- لیف ناک
- دارای لیف: حنظل نرو ماده باشد و ماده نرم و سپید و بی لیف بودونرلیف ناک باشد
معنی لیف ناک - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پر زناک
آلوده به پلیدی ناپاک
پر پیچ پیچ دار خمناک
جایی که شیر در آن راوان باشد شیر لان
دارای پیه بسیار، پرپیه، پیه دار
آنکه به بیماری کلی مبتلی است خوره ناک جذامی: (چون مرد کلی ناک را پاک کرد (عیسی))
پرلای شدن گل آلود گردیدن: حمئت البئر لای ناک شد چاه
پیشندان، زکابدان آمه (دوات)
ماژ ناک، ماژ باره آنکه لهو لعب را دوست دارد، عیاش
دارای عصب و پی دارای پی دارای عصب پی دار: -7 عصب اللحم پی ناک گوشت